نگاهی به جشنواره سی و دوم

۱۳۹۲/۱۱/۲۱

گروه ادب و هنر - حسین عبدالهاشم‌پور:

کیفیت فیلم‌های جشنواره امسال دمای برج میلاد را پایین‌تر از همیشه آورده است؛ تا پیش از این اگر برخی فکر می‌کردند این زمهریر سرما به‌دلیل بارش برف است، اکنون با بازگشت خورشید روشن شده سینمای ایران نباید آینه بشکند.


سینمای ایران برای بازگشت مردم به سالن‌های سینما به یک بازسازی بنیادین نیاز دارد که خلق قصه‌هایی از متن زندگی مردم قدم اول آن است.


وقتی با اغماض فقط می‌توان 3-4فیلم جشنواره را لایق صفت خوب دانست، این پرسش حاد مطرح می‌شود که وضعیت دیگر فیلم‌های تولیدشده در سال سینمایی ایران چگونه است؟ مستحضرید که سالی نزدیک به 100فیلم ساخته می‌شود که آثار راه‌یافته به جشنواره با درصدی اختلاف سلیقه احتمالا به لحاظ کیفیت برتر از بقیه هستند؛ تصور فرمایید برترین‌ها اینها هستند، بقیه فیلم‌ها چه هستند؟ اصلا چرا ساخته می‌شوند؟


معلوم نیست شورای انتخاب آثار برخی از این فیلم‌ها را چگونه دیده‌اند که آنها را لایق حضور در جشنواره دانسته‌اند. جشنواره فیلم فجر یک برند ایرانی است و پتانسیل بالایی برای سرآمدی در منطقه دارد. بدیهی است باید بیش از هر چیزی به جایگاه و اعتبار خویش بیندیشد. راضی نگه داشتن همه لطمه به یک سرمایه ملی است. شاید شعار بموقع «استانداردسازی» راه نجات باشد، البته اگر تعارف‌های ایرانی به‌ویژه این پدیده مصلحت‌اندیشی بگذارد.


برخی معتقدند توقع چندانی نباید از سینمای ایران داشت. سینما یک صنعت پیشرو است و رشد آن به موازات رشد دیگر بخش‌ها میسر می‌شود. اما یک یادآوری تاریخی تجربه‌شده ممکن است این فرمول را دچار خدشه کند: «سینمای دهه ٦٠ ایران در هنگامه جنگ تحمیلی!»


رضا میرکریمی پیش از نمایش فیلم تازه‌اش «امروز» به اهالی رسانه گفت: «پیش‌ترها فکر می‌کردم فیلم‌هایم فرزندانم هستند اما از یک جایی به بعد دیدم این چه کاری است! همانطور که یک مادر نمی‌تواند نقص فرزندش را ببیند شاید فیلمساز هم نتواند عیب‌های فیلم‌هایش را ببیند...» (نقل به مضمون) به گمانم برخی فیلمسازان پیشکسوت ما هم به چنین تحلیلی رسیده‌اند، چون اگر ذره‌ای تصور می‌کردند این فیلم‌ها قرار است در کنار آثار کلاسیک‌شان به‌عنوان فرزند قرار بگیرند، محال بود چنین ظلمی به‌خود، به کارنامه و مخاطبانشان روا دارند. برخی استادان اگر 10سال پیش بازنشسته شده بودند هنوز، هم وجه اسطورگی‌شان را حفظ می‌کردند و هم مجبور نمی‌شدند پسرشان را برای دفاع از فیلم جلو بیندازند.


این پایان باز فیلم‌ها هم برای خودش ماجرایی شده است؛ تبی که در ایران با فیلم‌های اصغر فرهادی بالا گرفت و پایین‌بیا هم نیست. در برخی از این فیلم‌ها پایان چنان باز است که مخاطب بلاتکلیف و سرگردان بر سر چندراهی رها می‌شود. پایان باز مولفه‌هایی برای خود دارد که مهم‌ترین عنصرش در خود قصه و موضوع محوری اثر نهفته است. البته از آنجا که خوشبختانه موج دوربین روی دست در میان سینماگران افت کرده، می‌توان انتظار داشت در سال پیش رو موج پایان باز هم فروکش کند!


بازگشت به  اخبار