یک پژوهش جدید نشان میدهد که ممکن است هورمون وازوپرسین نقشی کلیدی در ایجاد جتزدگی (jet lag) داشته باشد
به گزارش لایو ساینس این کشف که در شماره 3 اکتبر جورنال ساینس منتشر شده است، میتواند به دانشمندان کمک کند تا دارویی برای کمک به مسافرانی تولید کنند که در نتیجه سفرهای هوایی طولانی دچار این حالت خستگی و خوابآلودگی میشوند.
هر کسی بر فراز چندین منطقه زمانی پرواز کرده باشد، احساس آزارنده بیدار شدن در میانه شب یا چرت زدن در میانه روز را میشناسد که ناشی از تطبیق نداشتن ساعت شبانهروزی بدن با زمان جدید است.
به گفته هیتوشی اوکامارا پژوهشگر ساعت شبانهروزی بدن در دانشگاه کیوتوی ژاپن که در این بررسی شرکت داشته است، به طور معمول ازای هر ساعت تفاوت زمانی با منطقه زمانی که افراد به آن سفر کردهاند، یک روز برای تطبیق یافتن با زمان جدید لازم است، بنابراین برای شخصی که برای مثال از ژاپن به کالیفرنیا سفر کرده است، 8 روز لازم است تا به طور کامل با زمان جدید تطبیق کند.
البته شیوههایی وجود دارد تا ساعت بدن را فریب داد و تا حدی از جتزدگی برکنار ماند. گرسنه ماندن پیش از حرکت و تغییر منطقه زمانی ممکن است کمک کننده باشد، زیرا بررسیها بر روی حیوانات نشان داده است که حیوانات در صورتی گرسنه باشند، با احتمال کمتری در زمان معمول غذا خوردن خوابشان میبرد. و گروه پژوهشگرانی که مریخنورد ناسا را کنترل میکنند،بر اساس روز مریخی به خواب میروند و بیدار میشوند که با زمانبندی دقیق به بستر رفتن و قرار گرفتن در اتاقکهای نورانی برای آنها فراهم شده است تا با روزهای 24.65 ساعتی سیاره سرخ تطبیق پیدا کنند.
با این وجود برای اغلب افراد راه حل سادهای برای جتزدگی وجود ندارد.
موشهای هواپیمازده
اوکامورا و همکارنش متوجه شدند بخشی از مغز که تنظیمکننده ساعت درونی بدن است، یعنی "هسته فوقکیاسمایی" (SCN)، مملو از گیرندههای وازوپرسین است. نقشهای شناختهشده این هورمون حفظ تعادل نمک در بدن با دستور دادن به کلیه برای حفظ آب ، و نیز کمک به تنگ کردن رگهای خونی است. سایر بررسیها وازوپرسین را با احساسات عشق و بخشندگی ارتباط دادهاند.
پرسشی که برای این دانشمندان مطرح شد این بود که کارکرد این همه گیرنده وازوپرسین در منطقه ساعت مغز چیست.
این گروه برای پاسخ به این پرسش، گروهی از موشهایی مهندسی ژنتیکیشده تولید کردند که فاقد این گیرندههای مغزی این هورمون بودند.
سپس آنها این موشها در معرض شبیهترین وضعیت به پرواز بینقارهای انسانها قرار دادند، یعنی چرخه شب و روز آنها را کاملا بر هم زدند.
به گفته اوکامارا گرچه ما تفاوت زمانی هفت تا هشت ساعته برای این موشها به وجود آوردیم، اما آنها فورا با چرخه جدید شب و روز تطبیق پیدا کردند.
این یافته بیانگر آن بود که عملکرد وازوپرسین در مغز مسئول ایجاد جتزدگی است.
در مرحله بعد این بررسی، به موشهای طبیعی یک ترکیب تجربی داده شد که گیرندهها وازوپرسین در مغز، و نه سایر بخشهای بدن، را مهار میکرد.
هنگامی این موشها یک چرخه شب و روز مختلشده را تجربه کردند، توانستند در طول سه روز خودشان را با چرخه جدید تطبیق دهند؛ گرچه تطبیق این موشها به سرعت موشهای فاقد گیرنده وازوپرسین نبود، اما این مدت زمان بسیار کوتاهتر از زمان دوره معمول تطبیق با زمان جدید است.
دارویی برای جتزدگی؟
این یافتهها بیانگر آن است فقط دارویی که گیرندههای وازوپرسین در مغز را مسدود میکند، میتواند از تاثیر جتزدگی بکاهد.
اما ترکیبی که این پژوهشگران به کار بردند، مادهای تجربی بود، و با اینکه در موشها اثرات جانبی ایجاد نکرد، به گفته اوکامورا بررسیهای بسیار بیشتری مورد نیاز است تا بتوان قرصی برای رفع جتزدگی به بازار فرستاد.
به گفته او این یافتهها برای کارمندان شبکار هم مفید است.
اوکامورا میگوید: "کارمندان شبکار در معرض میزان بالاتر دچار شدن به فشار خون بالا، نشانگان متابولیک و سرطان پستان هستند"، بنابراین داروهایی که بتواند مانع از به هم ریختگی ساعت بدن شوند، برای این افراد هم سودمند خواهند بود.
بـرای عـضویـت در خـبـرنـامـه، پـسـت الکترونیک خود را وارد کنید.