وزیر سابق مسکن و داوطلب انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ معتقد است که تقریباً ۹۰درصد مردم او را میشناسند و در صورت تبلیغات خوب این شبکه نانوشته، پیروز انتخابات آینده خواهد بود.
محمد سعیدی کیا از جمله مدیرانی است که از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون به عناوین مختلف تجربه حضور در همه دولتها را داشته و تنها دارنده «نشان درجه یک سازندگی» است.
او متولد اصفهان است اما مدرک کارشناسی ارشد خود در رشته راه و ساختمان را از دانشگاه امیرکبیر تهران اخذ کرده و از سال 64 تا 72 سکاندار وزارت راه و ترابری در دولتهای موسوی و هاشمی رفسنجانی بود.
سعیدی کیا در فاصله سال های 76 تا 79 در دولت اصلاحات به عنوان وزیر جهاد در کابینه خاتمی حضور داشت و از سال 84 نیز در دولت اول احمدی نژاد عهدهدار وزارت مسکن و شهرسازی شد که از مهمترین کارهای وی اجرای طرح «مسکن مهر» بود.
وی که بعد از تشکل دولت دهم به بازنشستگی نائل آمده، اینک در 66 سالگی می خواهد با این باور که بسیاری از مردم او را می شناسند و در انتخابات یازدهم به او رأی می دهند، شانسش را برای تصدی مدیریت اجرایی کشور بیازماید.
سعیدی کیا در گفتوگویی تفصیلی به تبیین نظراتش درباره شرایط کشور، انتخابات آینده و ویژگی های رئیس جمهور کارآمد و سیاستهای دولت در بحث مسکن پرداخت که مشروح آن در پی می آید:
* آقای مهندس! جنابعالی از اولین افرادی بودید که کاندیداتوری خود در انتخابات 92 را اعلام کردید که از نظر برخی زود بود. این کارتان دلیل خاصی داشت؟
سعیدی کیا: من وقتی تصمیم گرفتم وارد عرصه شوم، در تمام وجود و ذهنم این بود که وقتی موضوعی را از من میپرسند، صادقانه پاسخ دهم؛ البته می توانستم به روش دیپلماتیک و با تغییر تعابیر پاسخ بدهم اما ترجیح می دهم روشن صحبت کنم. اینکه می گویید زود وارد عرصه انتخابات شدم، من معتقد نیستم زود بود. حدوداً دو ماه قبل بود که برای اولین بار اعلام کردم نامزد می شوم و چون تصمیم خودم را گرفتهام، فکر نمیکنم زود بوده باشد.
دلیل اعلام زودهنگام کاندیداتوریام...
* تصور نمی کنید این اعلام زودهنگام به جایگاه شما لطمه بزند؟ چون یک نظریه هست که می گوید کسی که در فضای سیاسی زود وارد عرصه انتخابات شود، زودتر در معرض آسیب قرار میگیرد و قدرت تخریب وی در اذهان عمومی افزایش می یابد و به همین دلیل بسیاری هنوز اعلام کاندیداتوری نکردهاند...
سعیدی کیا: این نقطه منفی ماجراست اما درست در مقابل آن میشود به یک نقطه مثبت دست یافت که آن هم فرصت مردم برای شناخت بیشتر نامردهاست. درباره من یک موضوع مطرح است که مردم به طور نسبی مرا می شناسند که این شناخت باید کامل شود. اگر به نظر شما زود اعلام کردم کاندیدا هستم، این برای مردم فرصت بیشتری ایجاد می کند که درباره عملکرد و برنامههایم فکر کنند، تحقیق و پرس و جو کنند و مرا بشناسند. پاسخ دیگر نکته شما اینست که الحمدلله که تاکنون هیچ آسیب و تخریبی علیه من شکل نگرفته و بر عکس ورودم به عرصه به شناخت مردم از من کمک می کند و این خوب است.
به نظر من با همه تجربهای که ملت ما پیدا کرده، این دوره باید کاندیداها را به خوبی خوب بشناسند؛ آنهم نه فقط در کلام بلکه با عمل. باید بروند و بررسی کنند که افراد در 33 سال گذشته چه کردهاند؟ زندگی گذشتهشان را چگونه گذراندهاند؟ منظورم اینست که به گفتار تنها نمیشود اکتفا کرد، بلکه باید عملکرد افراد را بررسی کنند و این فرصتی است که مردم این کار را بکنند.
درباره ملاقاتهایم با بزرگان حرفی نمی زنم؛ چون خصوصی بوده
* پاییز بود که اولین خبر را درباره کاندیداتوری شما در انتخابات آتی منتشر شد. جنابعالی از آن روز به بعد دیدارها و سفرهایی داشتید. بازخورد آن خبر چه بود و با کدامیک از مراجع و بزرگان عرصه سیاست دیدار داشتید و توصیههای ایشان به شما چه بود؟
سعیدی کیا: بله؛ از آن روز تا حالا من به استانهای مختلف سفر کردم و ملاقاتهای زیادی با بزرگان داشتم و در این سفرها با نمایندگان محترم خبرگان و ائمه جمعه و نمایندگان ولی فقیه در استانها و همینطور افراد سیاسی دیدارهایی داشتم که خبری هم نشده و خودم خواستم که خبری نشوند.
* چرا؟
سعیدی کیا: به دلیل اینکه بالاخره این ملاقاتها خصوصی بوده است...
با علما و بزرگان ارتباط 25 ساله دارم
* بازخورد این دیدارها برای شما چه بوده است؟ اگر می شود مطالبی از این دیدارها را بگویید...
سعیدی کیا: هر کدام از بزرگانی که با ایشان دیدار داشتم، مطالبی را بیان کردند؛ الحمدلله بازخورد این ملاقاتها مثبت بوده است. اکثراً میگویند به این میدانی که پا گذاشتی کار سنگینی است؛ البته به من لطف دارند و من هم به دو نیت خدمت ایشان رفتم. یک مورد اینکه حدود 25 سال است که با آنها دیدار داشتهام و همیشه رسم من این بود که خدمت این بزرگان برسم و به رسم ادب لازم میدانستم که باز هم خدمت ایشان بروم. البته چند استان هنوز باقی مانده که ادب حکم میکند خدمت بزرگان و چهرههای سیاسی این استانها نیز برسم. هدف دیگرم از این ملاقاتها گرفتن رهنمود از این بزرگان بود و هر کدام از عزیزان رهنمود خاصی دادهاند و ضمن ابراز لطفی که به من داشتند، میدان انتخابات را میدانی خطیر دانستهاند که دقتهای زیادی را طلب میکند و باید همه جانبه آدم نگاه کند و این موضوع و کار را با دقت و با توجه به مسائل کشور جلو ببرد.
کاملاً به رأی آوردنم امیدوارم
* با توجه به اینکه افراد زیادی در این دوره می خواهند در انتخابات شرکت کنند، بحث رأی آوری را به عنوان یکی از مؤلفههای مهم در نظر دارند. ممکن است برخی اهداف دیگری را دنبال کنند و حتی در فرهنگ مردم ما در انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری در شهرستانها میگویند به فلان شخص چون اصلح است، رأی دهیم اما از سوی دیگر می گویند او رأی نمیآورد. یعنی احساس می کنند فردی که از نظر آنها اصلح است، به دلیل اینکه تصور می کنند رأی نمی آورد، می روند به فرد دیگری رأی می دهند. آیا شما احساس میکنید رأی آوری داشته باشید؟
سعیدی کیا: من کاملاً امیدوارم...
نظام برای مدیر شدنم هزینه کرده است
* چرا؟
سعیدی کیا: مهمترین نکته آن شناختی است که مردم باید پیدا کنند. من مصاحبههایی هم که می کنم بیشتر برای اینست که دیدگاههایم بیشتر برای مردم مشخص شود و شناخت بیشتری از من حاصل شود. من طی 33 سال گذشته در چند وزارتخانه و نهاد انقلابی کار کردهام و با توجه به مسئولیتهایی که داشتهام به نقاط زیادی از کشور سفر کردهام. جمهوری اسلامی برای من تا سطوح عالی مدیریت هزینه کرده و مردم یک شناخت نسبی از من دارند و من هم یک شناخت خوبی نسبت به وضعیت کشور پیدا کردهام. من همیشه سعی کردهام کاری که می توانم انجام دهم، به مردم بگویم و همیشه سعی کردهام صادقانه کار کنم. یعنی سعی کردم با مردم صادقانه برخورد کنم نه اینکه فقط قول بدهم.
ایجاد پایانههای کامیون و سخنرانی برای رانندهها
یکی از اقدامات مهم که در دوره وزارت من انجام شد، پایانههای کامیون بود که در آن زمان راهاندازی شد؛ اعتبارات زیادی هم وجود نداشت ولی به کمک خدا ساخته شد که برای رانندهها جای بسیار خوبی است. من در دوره وزارتم می رفتم به این پایانهها سرکشی می کردم. یک روز رفتم بندر امام، یکی از نمایندههای مجلس هم همراهم بود. شیوه من این گونه بود که از همان موقع صحبتهای 3 دقیقهای را دنبال می کردم که به نظرم یکی از مهمترین پتانسیل هایی که خدا به انسان داده و ما داریم، استفاده بهینه از فرصتهاست. یک شعری از خانم پروین اعتصامی است: جهد را بسیار کن عمر اندک است؛ کار را نیکو گزین فرصت یکی است/ کاردانان چون رفو آموختند؛ پارههای وقت بر هم دوختند/ عمر را باید رفو با کار کرد؛ وقت را کم با هنر بسیار کرد/ کار را از وقت چون کردی جدا؛ این یکی گردد جدا آن یک هبا/ گرچه اندر دیده و دل نور نیست؛ تا نفس باقیست، تن معذور نیست.
به نظر من این پنج خط شعر، یک کتاب مدیریت است. وقت بسیار مهم است. من یک معلمی داشتم کلاس هشتم دبیرستان که آن زمان در کلاس میگفت نگویید وقت طلاست، بگویید وقت اورانیوم است.
قولی نمی دهم که اجرایش نمی کنم
به هر حال با آن نماینده رفتم جلسه؛ بدون اغراق 300 تا 400 راننده آنجا نشسته بودند. روابط عمومی وزارتخانه به 10 نفر آنها وقت داد که نفری سه دقیقه حرف بزنند و بعد گفته شد که فلانی در آخر سخنرانی می کند. من این را از ته قلبم می گویم که بسیاری از رانندهها انسانهایی خوب و بسیار منظم هستند. هر کسی می خواست زیادی حرف بزند، خودشان او را مجبور به پایان دادن به سخنانش می کردند. بعد نوبت من شد که جواب سؤالهایشان را بدهم؛ وقتی آمدیم بیرون آن نماینده پرسید شما چگونه با اینها اینگونه حرف می زنی؟ بعضی چیزها را میگویی نه یا اینکه نمی شود انجام داد. گفتم من ماه دیگر می روم مثلاً بندرعباس که برخی از اینها آنجا هم می آیند؛ بعد به من می گویند تو ماه پیش فلان وعده را دادی یا فلان مطلب را گفتی. پس من باید درست حرف بزنم و نباید قول بیهوده به آنها بدهم.
حدود 400 حکم مدیریتی گرفتهام
اگر مردم فرد را بشناسند که صداقت دارد و کارش و سابقه کارش را بررسی کنند، می پذیرند که من در کشور خیلی کار کردم. شاید حدود 300 تا 400 حکم مدیریتی گرفته باشم. به نظرم همه مردم به طور نسبی مرا می شناسند و در استانها و شهرستانها حمایت می کنند. اینها بدون اینکه من بگویم به من زنگ می زنند و می گویند آقا ما آماده فعالیت برای شما هستیم.
شبکهای نانوشته در کشور برای من فعالیت می کند
بنابراین شبکه نانوشتهای در کشور برای من وجود دارد که شناخت نسبتاً خوبی از سابقه کار من دارد که اگر این را به طور کامل به توده مردم منتقل کنند، امیدوارم که به لطف خدا کارها خوب شود.
بعد هم باید بگویم که از همه اینها مهمتر لطف خداست؛ اگر خداوند مقدر کرده باشد، کار من می گیرد اما اگر تقدیر الهی نباشد، هر چه فرد زور بزند فایده ندارد؛ البته خدا می گوید از تو حرکت، از من برکت...
تقریباً 90 درصد مردم مرا می شناسند
* ولی مقاطعی بوده که گزینههای اصلحی وجود داشته اما شاید مثلاً به خاطر فقدان یک تیم عملیاتی قوی برای انتخابات یا حربههایی که در انتخابات شکل گرفته، نتوانسته موفق شود. جنابعالی در مصاحبهتان گفته بودید من هر از گاه از وسائل نقلیه عمومی هم استفاده میکنم. وقتی سوار خودروی عمومی می شوید، مردم چگونه برخورد می کنند؟ وقتی با شما درباره مسائل روز صحبت می کنند، چه میگویند؟ مثلاً الآن می دانند که کاندیدا هستید؟
سعیدی کیا: من یک ماشین پژو دارم با راننده که متعلق به شرکتی است که در آن کار میکنم. گاهی کار پیش می آید اما ماشین خراب می شود و یا کاری پیش می آید که من مجبور می شوم تاکسی سوار شوم. تقریباً 90 درصد مردم وقتی با من مواجه می شوند، مرا می شناسند. خداوند به من لطف کرده و صبر و حوصلهای داده که حرفها را با دقت گوش میدهم و الآن هم خیلی ها می دانند که کاندیدا شدهام.
می خواهم بیایم به مردم راست بگویم
یک روز سوار ماشین شدم که یک آقای مؤمنی هم توی ماشین نشسته بود. از من خواست حالا که کاندیدا شدم، یک جملهای بگویم که به خاطر بسپارد که حالا بعداً بگوید من آن را گفته بودم. در جواب او فقط در یک کلمه گفتم که می خواهم بیایم به مردم راست بگویم؛ خیلی ابراز خوشحالی کرد.
* آقای سعیدی کیا! جنابعالی الآن تحلیل دقیقی از آرایش انتخابات آینده دارید که چه کسانی تاکنون برای حضور در انتخابات اعلام آمادگی کردهاند یا مثلاً ائتلاف سهگانه را مطرح کردهاند؟
سعیدی کیا: بگذارید من یک سؤال از شما بکنم. شما که به من گفتید زود اعلام کاندیداتوری کردهام که البته دلیل آن را به شما گفتم، نظرتان درباره فعالیت زودهنگام کسانی که می گویند برای ائتلاف یا دیگر فعالیتهایشان برنامه دارند و درباره همه چیز هم الّا اینکه بگویند می خواهند وارد عرصه شوند صحبت می کنند، چیست؟
هنوز آرایش انتخاباتی روشن نیست
آرایش انتخاباتی زمانی کامل می شود که کاندیداها و گروههای سیاسی تکلیفشان را با همدیگر روشن کنند؛ یعنی مثلاً فلان گروه سیاسی بگوید کاندیدای من این نامزد است. تا آنجا که خبر دارم هنوز هیچ گروه سیاسی به کاندیدای خاصی نرسیده است.
بنابراین الآن نمی شود آرایش انتخاباتی آینده را تحلیل کرد و زمانی می شود تحلیل کرد که این آرایش شکل بگیرد. بعضی از این گروههای سیاسی که با هم نزدیکند، بعضاً گفتهاند که کاندیدای مستقل معرفی می کنند.
* اما قطبهای انتخاباتی به نوعی قابل پیش بینی است؛ مثلاً دولت یک قطب انتخابات است و آقای احمدی نژاد یک گزینه دارد یا آقای هاشمی هم دنبال یک گزینه است؛ اصولگرایان هم در حال رایزنی برای رسیدن به گزینه واحد هستند و اصلاحطلبان هم حتماً گزینه دارند...
سعیدی کیا: اینها بر اساس احتمالات است؛ هنوز هیچ چیز روشن نیست. زمانی می شود در این باره تحلیل کرد که فضا کاملاً روشن شود. مثلاً 7 تا کاندیدا هستند که یکی وابسته به فلان گروه و دیگری وابسته به بهمان گروه است و دو تا هم مستقل هستند. این موضوع تا شکل کاملی پیدا نکند، نمی شود تحلیل علمی کرد.
رقابت مشروط با کاندیدای دولت
* دولت تمایل دارد روندی که در پیش داشته، در دولت یازدهم ادامه پیدا کند و قطعاً یک کاندیدا از سوی دولتی ها مطرح خواهد شد. موضع شما نسبت به این گزینه چه خواهد بود؟ آیا با گزینهای که دولت مطرح می کند، رقابت جدّی خواهید داشت و گزینه احمدی نژاد می تواند از رقبای نهایی انتخابات باشد؟
سعیدی کیا: بستگی به این دارد که گزینه دولت چه کسی باشد. در همه انتخابات شخصیت کاندیداها مهم است.
چون خصوصیات آنهاست که تعیین می کند مردم چگونه قضاوت کنند و چند نفر نهایتاً بیایند. بالاخره شورای نگهبان باید صلاحیت افراد را تأیید کند؛ بعد از اینکه معلوم شد چند نفر و چه کسی می آیند، آن وقت می شود درباره آن حرف زد.
* فکر می کنید چه زمانی مشخص شود؟
سعیدی کیا: همان موقع که کاندیداها نهایی می شوند.
با کسی ائتلاف نمی کنم؛ چون قصدم پیروزی است
* احتمال دارد که شما با کسی هم ائتلاف تشکیل دهید؟
سعیدی کیا: نه؛ من به قصد پیروزی می آیم. من نمی آیم که تنور انتخابات را گرم کنم بلکه می خواهم بیایم خدمت کنم و چون نیت من اینست، انگیزهای هم ندارم که با کسی ائتلاف کنم.
* آقای مهندس! تعدد کاندیداها را مثبت می دانید یا منفی؟
سعیدی کیا: هر کس توانایی انجام خدمت را داشته باشد، حضورش در عرصه انتخابات مثبت است؛ البته باز هم بستگی دارد به اینکه آرایش گروههای سیاسی چگونه شود.
رئیس جمهور با رأی بالا دچار خودبزرگبینی می شود
* برخی معتقدند تعدد کاندیدا باعث شکستهشدن آرا و کشیده شدن انتخابات به مرحله دوم و در نتیجه افزایش هزینه و حساسیتهای انتخاباتی می شود. لذا از نظر آنها تعدد کاندیداها صرفاً نمی تواند مثبت باشد...
سعیدی کیا: البته در انتخابات حضور حداکثری مردم بسیار مهم است اما من اعتقاد ندارم رئیس جمهور با رأی بالا انتخاب شود. وقتی رئیس جمهور با رأی بالا انتخاب می شود، یادش می رود که رئیس جمهور همه مردم کشور است. منظورم اینست که وقتی رئیس دولت با رأیی مثلا 75 درصدی انتخاب می شود، یادش می رود که رئیس جمهور آن 25 درصد هم هست و خیلی احساس اهمیت و بزرگی می کند و کنترل این بزرگی توسط او خیلی سخت است.
رئیس جمهور مقام اجرایی است نه نظریهپرداز
در کشور ما تجربهای که تا حالا حاصل شده، این بوده که رئیس جمهور اگر مثلاً با 55 درصد آرای مردم انتخاب شود، این کمک میکند تا کار خودش را خوب انجام دهد و دیگر نظریه پردازی نکند. نظریه پردازی در جمهوری اسلامی کار مقام معظم رهبری است و رئیس جمهور باید کار اجرایی بکند. نظر من اینست که اگر رئیس جمهور با این رأی که گفتم انتخاب شود، بیشتر می رود دنبال کار کردن و کمتر می رود دنبال اختلاف کردن و رأی بالا به سرکش شدن نفس آدمی کمک می کند.
کسی که منم منم کند از چشم مردم می افتد
از این رو من خود را خدمتگزار مردم می دانم و دوست دارم بیشتر لفظ سرباز را برای خود به کار گیرم. اگر دوباره می خواهم وارد عرصه کار و خدمت شوم، می خواهم نشان بدهم باید سربازی کرد نه کار دیگر!
هر کس در این مسیر آمد سربازی کرد، هم خدا به او عزت می دهد و هم مردم دوستش دارند اما کسی که مقداری بخواهد منم منم بکند، هم خدا او را از چشم مردم می اندازد و مردم دیگر او را دوست نخواهند داشت. البته این را هم بگویم که آدم هر کاری می کند، ته دل خودش می داند که آن را برای رضای خدا انجام می دهد یا خودش! آدم خودش را نمی تواند گول بزند.
انقلاب به کسی بدهکار نیست؛ ما بدهکاریم
سال 85 بود می خواستند اعضای جدید مجمع تشخیص را منصوب کنند که گفته بودند بروید از آقایان موسوی و حبیبی نظر بگیرید؛ ما هم رفتیم پیش آقای حبیبی که البته تصوری هم از ایشان نداشتم. مرحوم آقای حبیبی دیدگاههای خود را بیان کرد و می گفت ما همه بدهکار انقلابیم و مثلاً تعریف می کرد قبل از انقلاب که پاریس بود، چه دغدغهها و مصائبی داشت و بعد می گفت که اگر این شرایط انقلاب و نظام نباشد، در زندگی روزمرهمان و حتی در تربیت فرزندانمان هم مشکلات خواهیم داشت و انقلاب چه طلبهایی از ما دارد و چقدر بدهکار انقلاب اسلامی هستیم.
برخی نان انقلاب را خوردند و حالا ربکم الاعلی میشوند!
حالا حساب کنید ایشان با آن موقعیت و جایگاهی که داشت و در پاریس بود، این حرفها را می زند اما یکسری افراد قبل از انقلاب در چه شرایطی بودند و حالا که خداوند لطف کرده به یک جایی رسیدند، یکدفعه «انا ربکم الاعلی» می شوند! واقعاً نگاه بندگی خدا و پادویی برای مردم و رهبری به عنوان ولی نکته مهمی است که اگر در وجود مسئولین باشد، به نظرم خیلی جلو می رویم و خواهیم رفت.
انقلاب اسلامی در شرایطی تحقق یافت که حتی اگر از برخی مبارزین قدیمی که در زندان بودند و الآن مسئولیتی دارند سؤال کنید، می گویند کسی فکر نمی کرد تحقق یابد. بسیاری از انقلابیون می گویند ما اصلاً در این فکرها نبودیم و فقط تکلیفمان را انجام می دادیم. خداوند اراده کرد و یک انقلابی اتفاق افتاد و یک عدهای هم آمدند سرکار. واقعاً اگر امر مشتبه شود که مثلاً من لایق بودم بر سر کار آمدم، اشتباه است و اصلاً این خبرها نیست. من مطمئنم که صدها و حتی هزاران نفر مانند من بودهاند اما خدا خواسته مثلاً بنده مسئولیتی را بگیرم. یک وقت اشتباه نشود که آدم خودش فکر کند یک خبری است چون ما خیلی که هنر کنیم، وظیفهای که بر دوشمان قرار می گیرد را انجام می دهیم.
سال 88 یک محک برای مدعیان دموکراسی بود
به هر حال گاهی برای انسان زمینه خدمت فراهم می شود و انسانها در معرض آزمون قرار می گیرند که در این صورت آدم باید ظرفیت دو کار را داشته باشد؛ یکی اینکه خداوند به او منت گذاشته و توفیق داده و دیگر اینکه واقعاً اگر مسئولیتی را پذیرفت، باید به گونهای عمل کند که مردم به او اعتماد کنند.
از این منظر در سال 88 یک تجربه دیگری برای ما به دست آمد که حالا یک نفر به هر دلیلی رأی نیاورد، نباید از همه چیز ببُرد؛ امکان دارد آدم یکبار یک جایی بالاخره حالا یا به دلیل کمکاری او و یا به دلیل عدم شناخت درست مردم از او مورد اقبال مردم واقع نشد، این را باید تمرینی برای زمان پیروزی یا شکست دانست.
صحنه انتخابات 92 یک فرصت است
کسانی که برای خود چیزی به نام دموکراسی ایجاد کردهاند و خودشان را دموکرات می دانند، باید چه در صورت پیروزی و چه در صورت شکست، به قانون و اخلاق مقید باشند. ما همه حرفها را می زنیم و از خدا و قضا و قدر مایه می گذاریم اما یک جایی یک رفتارهایی می بینیم که آدم تعجب میکند! انشاءالله دعا میکنیم که صحنه انتخابات 92 همانطور که حضرت آقا اشاره فرمودند، برای نظام فرصت باشد؛ یعنی فرصتی باشد که هم در نتیجهاش یک فردی بیاید که دنبال سربازی و کارکردن و سربلندی کشور و ملت باشد.
تا آخر در صحنه می مانم
* آقای سعید کیا، یکی از مسائل مبتلابه در برخی انتخابات کنارهگیری نامزدها از حضور در این عرصه است که بارها شاهد آن بودهایم. جنابعالی تا آخرین لحظه در صحنه می مانید یا احتمال دارد که در میانه راه به هر علتی کنارهگیری کنید؟
سعیدی کیا: انشاءالله من کناره گیری نمیکنم و تا آخر می مانم.
وابسته به هیچ حزب و گروهی نیستم
* آقای سعیدی کیا شما با دولتهای مختلف کار کردهاید. برای بسیاری این سؤال پیش می آید که مشی رفتاری و سیاسی شما چیست که در چند دولت همچنان حضور داشتید و با آدمهای متفاوت توانستید کار کنید؟
سعیدی کیا: دلیلش اینست که من وابسته به هیچ حزب و گروهی نیستم گر چه در جامعه به عنوان اصولگرا شناخته می شوم. من یک روز در دولتی نشسته بودم، یک وزیری هم کنار من نشسته بود که عضو یکی از احزاب بود.
آن حزب یک روز یک بیانیه سیاسی داده بود که خیلی با سلیقه من فرق داشت. به وزیری که کنار من نشسته بود گفتم شما که عضو این حزب هستی این بیانیه را دیدهای؟ گفت ندیدم ولی شنیدم. گفتم این بیانیه مطابق سلیقهات هست؟ گفت: نه! گفتم پس چطور آن را تحمل می کنی؟ گفت: بالاخره ما حزب هستیم! خب، وقتی چنین چیزی پیش می آید، من نمی توانم تحمل کنم و علت آنکه نرفتم در حزب و گروهی همین روحیه است و همواره تلاش می کنم استقلالم را حفظ کنم. بنابراین شاید آنها در من توانایی کار و صداقت می دیدند که مرا انتخابات کردند؛ این را باید از خودشان پرسید.
اهل تعاملم اما از اعتقاداتم کوتاه نمی آیم
* جنابعالی به غیر از دولت آقای موسوی در دولت دوم هیچکدام از رؤسای جمهوری نبودید؛ چرا؟
سعیدی کیا: شاید همان مشی خاص است. این به دلیل عدم توانایی ام نبوده بلکه مشی من این بوده که از اعتقاداتم عدول نکردم. یعنی با آنکه اهل تعاملم و به دنبال تقابل نیستم و از کشمکش با رئیس جمهور پرهیز می کردم، بر سر چیزهایی که باور داشتم کوتاه نمی آمدم. خداوند هم در قرآن می فرماید «محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار و رحماء بینهم»؛ می گوید کسانی که اطراف حضرت محمد (ص) هستند نباید با هم درگیری پیدا کنند و این را ما باید رعایت کنیم.
وقتی ما در دولت جمهوری اسلامی هستیم، درگیری نباید ایجاد کنیم. من اهل برخورد نیستم و فکر میکنم با تعامل بسیاری از مشکلات ما حل می شود. برای شکل گیری یک تعامل قوی نباید فکر کنی که همه چیز آنطوری که تو می خواهی باید تحقق یابد بلکه باید به جمعبندی برد - برد برسی تا کار خوب انجام شود.
من در دولتهای دوم، اصولی که به آن باور داشتیم حفظ کردم. شاید گاهی رؤسا می خواستند چیزهایی که آنها می خواهند انجام بدهم اما من با حفظ اصول خودم کارها را انجام دادم که ممکن بود خیلی مورد پسندشان نبوده باشد.
علت تغییر رویکرد دولتهای اول و دوم رؤسای دولتها
* به نظر می رسد یک قاعده کلی باشد که رفتار روسای جمهور در دولت دومشان به نسبت دولت اول خیلی تغییر می کند. شما چنین موضوعی را احساس کردهاید؟
سعیدی کیا: به نظر من تغییر می کند.
* چرا؟
سعیدی کیا: نمی دانم. شاید می خواهند رویکرد مورد نظرشان بعد از دولتشان ادامه پیدا کند. یعنی آن طرز تفکر و مشی ادامه پیدا کند و آن را برای مملکت خیر می دانند. تعامل یعنی اینکه آدم مدیریتی را اعمال کند تا اشکال در کشور پیش نیاید و کار کشور خوب جلو برود.
سال 88 بیشترین سفر استانی وزرا متعلق به من بود
* در مورد دولت دوم احمدی نژاد چه شد که شما ادامه همکاری ندادید و گفتند که بیماری قلبی داشتید؟
سعیدی کیا: من اوخر سال 86 قلبم را عمل کردم و سال 87 یعنی سال بعد آنهم در دولت بودم که سال پرکاری برایم بود که البته همه اینها لطف خداست. در فروردین سال 88 که گزارش سفرهای استانی وزرا در دولت داده شد، اعلام شد سعیدی کیا وزیر مسکن و شهرسازی بیشترین سفرهای استانی را داشته است. حالا شما بگویید چطور می شود کسی که این همه سفر داشته، مریض بوده باشد؟ من الآن کاملاً حالم خوب است و کاملاً فعال هستم.
مشکلات اقتصادی را با الزامات فرهنگی و اجتماعی حل می کنم
* گفتید مهمترین رویکرد و برنامه شما توسعه اجتماعی و فرهنگی است در حالی که بسیاری مشکلات اساسی کشور را اقتصادی می دانند و برای شرایط موجود، نسخه اقتصادی تجویز میکنند. آیا از طریق نسخه مطلوب نظر شما می شود مشکلات اقتصادی را برطرف کرد؟
سعیدی کیا: من هم مشکل اصلی کشور را مشکل اقتصادی می دانم اما معتقدم برای اینکه کار اقتصادی کشور سامان خوبی پیدا کند، نیازمند توسعه اجتماعی هستیم و رشد فرهنگی عمومی لازم است. اقتصاد را چه کسانی رقم می زنند؟ انسانها رقم میزنند؛ لذا انسانها باید رشد فکری یافته باشند. مشکل الآن مردم، مشکل معیشت و اقتصاد است و بستری که می شود اقتصاد کشور را در آن اصلاح کرد، بستر اجتماعی است. یعنی شما هر کاری که بخواهید انجام دهید، اول باید بستر آن را آماده کنید.
* برنامهاش را هم تدوین کردهاید؟
سعیدی کیا: به طور نسبی بله.
* برای این کار مشاور هم دارید؟
سعیدی کیا: بله؛ البته میدانید که این کار زمانبر است. ما باید هر دو را به صورت موازی پیش ببریم تا به یک نقطه مطلوب در آینده برسیم؛ یعنی از روز اول باید به معیشت مردم و اقتصاد کشور بپردازیم اما باید یادمان باشد که بسترهای آن را نیز به صورت مستمر آماده کنیم.
* نام مشاورانتان را نمیگویید؟
سعیدی کیا: خیر!
همکارانم از مدیران با تجربه و با معلومات خواهند بود
* حداقل بگویید که آیا همان مشاوران جزو تیم کاری شما خواهند بود؟
سعیدی کیا: ممکن است بعضیها باشند و ممکن است بعضیها هم نباشند؛ وقتی میگوییم تیم، هم باید تجربه و تخصص داشته باشد و هم مدیر باشند؛ این نکته مهمی است. ممکن است آن کسی که الآن به من مشاوره اقتصادی می دهد، استاد دانشگاه خوبی باشد ولی مدیر خوبی نباشد. آن کسی که می خواهد کاری را انجام دهد، مدیر خوبی هم باید باشد و هم تخصص داشته باشد تا بتواند اقتصاد کشور را خوب اداره کند. معنای این حرف الزاماً این نیست که آن کسی که دانش بالایی دارد، مدیر خوبی است که حتماً باید بیاید سر کار. بالاخره باید مدیری گذاشت که هم دانش بالا و هم مدیریت خوبی داشته باشد.
کارنامه من سرشار از تجربه هزاران ساعت کار مستمر است
* درباره برنامه برنامهنویسی خودتان هم اگر ممکن است توضیح دهید...
سعیدی کیا: من فارغالتحصیل دانشگاه امیرکبیرم و بعد از اخذ مدرک رفتم سربازی و آنجا هم کار تخصصی می کردم و افسر ناظر بودم و بعد هم در شرکتهای خصوصی و جاهای دوردست کار کردم و همیشه مدیر بودم. پس از انقلاب هم فعالیتهایم را از جهاد بندرعباس شروع کردم تا الآن که تجربه چند هزار ساعت کار مستمر دارم.
برنامه می دهم نه کتاب قطوری که مردم حوصله نکنند بخوانند
ممکن است یک کاندیدا یک استاد دانشگاه را به عنوان مشاوره بگیرد که یک کتابی را بنویسد اما قرار است ما یک برنامه عملیاتی بنویسیم نه اینکه کتابهای قطوری به مردم بدهیم که فرصت خواندن آن را ندارند. لذا کاربردی بودن برنامه از مهمترین مسائل در امر برنامهنویسی است.
* جنابعالی برنامههایتان را چه زمانی ارائه می دهید؟
سعیدی کیا: زمانی که بتوان آنها را ارائه داد؛ احتمالاً در خرداد ماه.
* گفتید در وزارتخانه افرادی که وزیر می شوند، باید سردار باشند. در این باره بیشتر توضیح می دهید؟
یکبار کسی از من پرسید که مثلاً فلان رئیس جمهور گفته که من سرباز می خواهم و من هم در مقابل لغت سربازی گفتم یک رئیس جمهور به سردار نیاز دارد؛ یعنی باید یک مدیر رشید، توانا و خلاق باشد و رئیس جمهور اجازه بدهد این خلاقیت و تواناییاش را در محیط کار نشان دهد نه اینکه فقط به دستورات رئیس جمهوری عمل کند.
ویژگی یک رئیس جمهور قوی
رئیس جمهوری قوی است که بتواند افراد قوی و هماهنگ را به کار بگیرد و اجازه دهند آنها تواناییهایشان را نشان دهند و البته خودش بر عملکرد آنها نظارت داشته باشد.
* اما این سخن شما با نظریهای که در مورد رأی پائین رئیس جمهور گفتید، در تعارض است؟
سعیدی کیا: چه تعارضی؟ من می گویم برای انجام کار مطلوب هماهنگی مهم است اما این هماهنگی منافی استفاده از مدیران با سواد و کارآمد نیست. من در دولتی بودم که دیدم افرادش با هم ناسازگارند در حالی که یک جمع هماهنگ می تواند کارها را پیش برد. تیم کاری باید تیمی باشد که با هم دچار مشکل نمی شوند اما در دولتی بودم که دو سازمان با هم دعوایشان شده بود؛ بانک مرکزی و شهرداری تهران! این دعوا به روزنامهها کشیده شد و آمدند در شورای اقتصاد و موضوع مطرح شد و وقتی رئیس جمهور جمعبندی کرد و موضوع تمام شد، گفتم من به عنوان یک شهروند سؤال می کنم که چرا اصلاً دعوایی که اینجا قابل حل بود، در سطح جامعه مطرح شد؟ چرا باید دامنه اختلافات به میان مردم کشیده شود؟ جامعه با این دعواها نسبت به ما ابهام پیدا می کند. قصد نهایی از این کارها و هزینه و فایده آن چیست؟
افراد به صورت ناشناس برایم پول واریز می کنند
* یکی از مسائلی که از گذشته تاکنون حاشیهساز بوده و حتی پروندههایی برای آنها گشوده شده، کمکهای مالی به نامزدهای انتخاباتی است که به عناوین مختلف حتی با انگیزههای مثبت انجام می شود. جنابعالی چگونه بر کمکهای مالی به ستاد خود و پول هایی که به حسابتان واریز می شود، نظارت می کنید که مثلاً چه کسانی و با چه انگیزههایی به شما کمک می کنند؟
سعیدی کیا: قرار ما اینست که افراد بدون نام پول به حساب ما واریز کنند؛ لذا اینکه چه کسی چقدر به ما کمک کرده، اصلاً معلوم نیست. منم حاضر نیستیم این را از دست بدهم؛ یعنی استقلال مالی خود را به قیمت رئیس جمهور شدنم حاضر نیستم از دست بدهم.
حاضر نیستم تحت هیچ شرایطی وامدار دیگران شوم
تا الآن خدا خواسته که مدیون مالی کسی نیستم و تنها مدیون انقلاب هستم و مایل نیستم تحت شرایطی این موقعیت را از دست بدهم و وامدار و بدهکار کسی شوم.
البته نظام امکان استفاده از تلویزیون را در اختیار کاندیداها قرار می دهد که به نظرم هم فرصت مناسبی است و اقدامی لازم و هم اینکه خرجی ندارد.
ساده زیستم اما همیشه خودروی خوب داشتهام
* یکی از مقولههایی که از اول انقلاب تاکنون مطرح بوده، بحث سادهزیستی مدیران نظام اسلامی است که شما هم در جامعه به آن شهره هستید اما برخی موارد به مظاهر تجمل گرایی شناخته می شود که یکی از آنها استفاده از خودروی لوکس است. به نظرم ساده زیستی شما خیلی با سوار «سانتافه» شدن خیلی تناسب نداشته باشد؟
سعیدی کیا: من البته زندگیام ساده است ولی با خانه و ماشین وارد انقلاب شدم و ماشینی که از ابتدا داشتم هم، ماشین خوبی بوده است؛ اول صحبتهایم گفتم که برخورد صادقانه و گفتن حرف راست برایم از هر چیزی مهمتر است و لذا دنبال رفتارهای فریبنده نیستم.
تعامل با سازش تفاوت دارد و پارامتری از مقاومت است
* آقای سعیدی کیا! برخی افراد در برابر گفتمان مقاومت گفتمان سازش را مطرح می کنند. با توجه به مشکلات، فشارها و تحریمها و با توجه به فشارهای غرب برای مذاکره، گفتمان و ویژگی فکری رئیس جمهوری آینده چه باید باشد؟
سعیدی کیا: فقط مقاومت و تعامل! سازش را باید بگذارید کنار. ما وقتی می گوییم مقاومت، تعامل خودش یک پارامتری از مقاومت است.
علت مخالفت رهبری با مذاکره، زورگویی آمریکاست
الآن ما در حال تعامل و مذاکره با 1+ 5 هستیم؛ معنی این سازش نیست. این باید بیشتر برای جامعه روشن شود که منظور چیست. اگر آقا فرمودند مذاکره با آمریکا نه، یک علتی داشته است. گفتند چون شما زور می گویید ما مذاکره نمیکنیم. اگر زور نگویید و رفتارتان را درست کنید، معنای منطقی آن اینست که مذاکره می کنیم و حرفمان را قویتر هم میزنیم. الآن ما با همه دنیا تعامل می کنیم و دنیا که محدود به آمریکا و 1 + 5 نیست؛ لذا ما باید ضمن حفظ اصول خود، تعامل و همکاریمان با دنیا را قوی کنیم.
رئیس جمهور در نظام اسلامی باید اخلاقگرا و صادق باشد
* مهمترین مؤلفههای یک رئیس جمهور انقلابی...
سعیدی کیا: رئیس جمهور در انقلاب اسلامی باید اخلاقگرا باشد. یعنی باید با مردم صادقانه حرف بزند و کار مردم و کشور را راه بیاندازد. برای این راه انداختن کار کشور و رضای خدا، بعضی جاها لازم است آدم خودش را بشکند و خداوند آن زمان است که به شما عزت می دهد. رئیس جمهور خوب کسی است که کاری بکند یک انسجام ملی در کشور به وجود بیاید. کسانی که وفادار به انقلاب هستند، صفتهایشان مشخص است و باید محترم شمرده شوند و تا هر جا که توانایی دارند، کار کنند. باید توانایی های نیروهای وفادار به انقلاب در کشور ظهور و بروز پیدا کند. فصلالخطاب این حرفها نیز مقام معظم رهبری است که شاخصهها را تعیین کردند. وقتی حضرت آقا میگویند اختلاف نکنیم؛ چرا یک هفته بعد دعوای شدید می کنیم؟
سعدی یک بیت دارد که می گوید به عمل کار برآید؛ به سخندانی نیست. ما در سخنرانی هایمان یکطور حرف می زنیم و در عمل مان یکطور دیگر است. پس مهمترین ویژگی رئیس جمهور اینست که اخلاق داشته باشد، صداقت داشته باشد و کار کشور را راه بیاندازد.
سر کارگر جمهوری اسلامی باید رشید و توانا باشد
سر کارگر جمهوری اسلامی یعنی آدمی رشید و توانا که می تواند همه نیروهای وفادار به کشور را به کار گیرد؛ رئیس جمهوری نظریهپرداز نیست.
دولت آینده باید به انسجام ملی توجه ویژه داشته باشد
* از صحبتهای شما اینگونه برداشت می شود که به تشکیل دولت ائتلافی یا وحدت ملی اعتقاد دارید؟
سعیدی کیا: من گفتم به انسجام ملی نیاز داریم و لذا مهمترین نکته اینست که دولتی بر سر کار آید که توانایی انسجام ملی را داشته باشد. انقلاب و امام را قبول داشته باشد؛ وصیتنامه امام را قبول داشته باشد؛ ولایت فقیه و فصلالخطاب بودن رهبری و قانون اساسی را قبول داشته باشد؛ این می شود صفات کسانی که به انقلاب وفادارند و می توانند برای کشور خوب کار کنند. باید رئیس جمهور توانایی به کارگیری اینگونه نیروها را داشته باشد و از توانمندی، کارآمدی و سلامت برخوردار باشد.
وظیفه دولت در پروژه مسکن مهر بسترسازی است
* آقای مهندس! یکی از مسائل مهم که به حوزه تخصصی شما ارتباط دارد، بحث مسکن مهر است که از سال 86 آغاز شد. آیا ناگفتهای از اجرایی شدن پروژه مسکن مهر دارید؟ اگر برگردید به سال 85 و 86 این پروژه را ادامه می دهید؟
سعیدی کیا: سال 85 طرح جامع مسکن مهر آغاز شد. ساختن مسکن یکی از چیزهایی است که در کشور ما خیلی جا افتاده است و یک کار بومی است و توانایی خوبی برای ساخت و ساز در کشور وجود دارد. در مسکن مهر دولت باید بسترسازی میکرد؛ زمان ما اینگونه بود.
بسترسازی یعنی اینکه دولت زمین و وامها را برای متقاضیان مسکن تأمین کند، زمانبندی را درست انتخاب کند، انبوهسازان و پیمانکاران را ردهبندی و تعیین کند اما خودش وارد قرارداد کار نشود. نکته مهم اینست که همت دولت در مسکن مهر باید صرف تأسیسات زیربنایی و شهرسازی می شد.
انبوهسازان باید محترم شناخته شوند
* اما در چهار سالی که شما وزیر مسکن بودید، انبوهسازان می گفتند که آقای مهندس سعیدی کیا اعتقادی به انبوهسازان ندارد؟
سعیدی کیا: چطور چنین چیزی ممکن است؟ انبوهساز کسی است که مسکن تولید می کند و این توانایی را دارد و باید محترم شناخته شود.
قرارداد نبستن با انبوهسازان بر اساس قانون صورت گرفت
تولید اصلی ترین مسأله کشور است؛ تولید است که اشتغال را راه می اندازد و تولیدکننده مسکن هم انبوهساز است، منتها ممکن است اینگونه گفته شود که فلانی با ما قرارداد نبست. خب؛ من طبق قوانین این را لازم نمی دانستم. تعاونیها باید قرارداد می بستند و ما فقط باید اینها را به هم معرفی می کردیم که این کار را انجام دادیم.
موافق اطلاعرسانی عجولانه نیستم
* آیا دلیل اصلی برکناری شما در سال 88 اینست که زیاد درباره فعالیتهای مربوط به مسکن مهر اطلاعرسانی نمیکردید؟
سعیدی کیا: من در اجرای طرحهای بزرگ به تبلیغات پیش از موعد اعتقاد ندارم. وقتی کاری انجام می شود مردم متوجه می شوند و بعد باید درباره آن اطلاعرسانی کرد.
ما همان کاری که انجام شده بود به مردم عرضه می کردیم. باید اطلاعات صحیح به مردم بدهیم و اطلاعرسانی پیش از موعد را که هنوز کاری انجام نشده بیان کنیم، درست نمی دانم.
* آقای مهندس! الآن هم وضعیت مسکن مهر را پیگیری و رصد می کنید؟ نسبت به اجرای این پروژه ایرادی دارید؟
سعیدی کیا: اگر طبق همان برنامه اولیه که کارها به خوبی انجام شده، پیگیری شود خوب است. اگر شهرسازی خوب انجام شود گرهگشاست اما من نمی دانم چون خیلی در جریان جزئیات نیستم.
* مکانیابی در اجرای مسکن مهر را قبول دارید؟
سعیدی کیا: نقاطی که ابتدا انتخاب شد، بیرون شهرها بود و در واقع بحث اصلی ساخت شهرهای جدید بود نه داخل حریم کلانشهرها و شهرها. در تهران مناطقی چون پرند، هشتگرد و پردیس در نظر گرفته شده بود و در شهرهای متوسط نیز عمدتاً داخل شهرها بوده است. البته می دانید که در حومه تهران شهرهای جدید پرند و هشتگرد وجود داشته و نظر ما این بود که همان را توسعه دهیم. اگر حمل و نقل آنها نیز سامان یابد نقاط خیلی خوبی برای زندگی است؛ باید انرژی دولت صرف تأسیسات زیربنایی و شهرسازی شود.
هدف مسکن مهر تنظیم بازار مسکن نبود
* مسکن مهر با هدف تنظیم بازار مسکن و کنترل قیمتها عملیاتی شد؛ الآن که همچنان مسکن مهر تحویل می شود چرا شاهد افزایش قیمت مسکن هستیم؟ به نظر شما مسکن مهر طرح موفقی برای ثبات قیمت مسکن بوده یا خیر؟
سعیدی کیا: اصولاً مسکن مهر برای این به وجود نیامده که قیمت مسکن را تنظیم کند؛ چون قیمت مسکن تابع کاملی از تولید مسکن نیست. من گفتم مسکن مهر کمک می کند به تثبیت بازار مسکن نگفتم که معضل را بهطور کامل حل می کند. همان زمان می گفتم مسکن مهر همه مسکن کشور نیست؛ حداکثر 30 درصد مسکن کشور است.
مسکن از 50 سال قبل مورد توجه سرمایهگذاران بوده است
قیمت مسکن تابعی است از اقتصاد کشور؛ هم قیمت مصالح و هم پول کشور. سرمایه کجا می رود؟ سرمایه در جیب افراد که نمی ماند بلکه جایی می رود که بتواند درآمد کسب کند. از 50 سال پیش مسکن رو به رشد بوده و به همین دلیل مردم اعتماد به سرمایهگذاری در مسکن و ملک دارند.
مسکن مهر باید ادامه یابد؛ به مردم تعهد دادهایم
* اگر رئیس جمهور شدید، طرح مسکن مهر را ادامه میدهید؟
سعیدی کیا: مگر میشود ادامه نداد!؟ هر چه در جمهوری اسلامی قول داده شده و مقداری هم به آن عمل شده باید تداوم یابد. مگر می شود به مردمی که برای مسکن مهر ثبتنام کردهاند، بگوییم دیگر تعهدی نسبت به آنها نداریم و هیچ! جمهوری اسلامی قول داده و باید عمل کند.
طرح مسکن مهر نیازمند اصلاح است
* برنامهای به آن اضافه یا از آن کم میکنید؟
سعیدی کیا: بخشی از طرح را اصلاح میکنم.
* کدام قسمتش را؟
سعیدی کیا: میزان ساخت و ساز و زمانبندی آن باید اصلاح شود. یکی از اختلافات ما این بود که هر سال چقدر ساخته شود؟ من می گفتم باید سالانه 300 هزار واحد ساخته شود. بحث دیگر هم زمان بندی و روش ساخت و کیفیت مسکن مهر است که باید اصلاح شود.
* شباهت سال 86 با 91 در اوجگیری قیمتها را چه میدانید؟
سعیدی کیا: الآن خیلی بیشتر است که البته بر میگردد به مسائل اقتصاد سیاسی. وقتی گفته می شود سالی 300 هزار واحد باید ساخته شود، معنی آن اینست که مجموعه توانمندیهای مالی و امکانات مجموعهای را به طوری که در سایر بخشها اشکال ایجاد نکند، باید استفاده کنیم.
رئیس جمهور نشوم؛ وزیر هم نمی شوم
* آقای سعیدی کیا! فرض کنیم شما در انتخابات 92 برنده نشوید؛ در آن صورت دوست تمایل دارید که در کابینه آینده حضور یابید؟ اگر از شما برای وزارت دعوت شود، برنامهای برای پذیرش این مسئولیت دارید؟
سعیدی کیا: بعید است تمایلی به وزیر شدن داشته باشم.
بـرای عـضویـت در خـبـرنـامـه، پـسـت الکترونیک خود را وارد کنید.