رهبران کشورهای عضو اتحادیه اروپا در آغاز سال ۲۰۱۲ میلادی اتفاقاتی را که معتقد بودند در این سال برای اتحادیه اروپا رخ میدهد، پیشبینی کرده بودند. ولی بدترین پیشبینیها به حقیقت نپیوست.
یورو، واحد پول اروپایی هنوز اعتبار خود را حفظ کرده، اگر چه نیازمند مراقبتهای ویژه است.
ولفگانگ شوبل، وزیر دارایی آلمان اخیرا در پاسخ به سئوال خبرنگار بیبیسی مبنی بر این که تا چه حد از بحران پشت سر گذاشته شده است؟ گفت که به تصور او ۵۰ تا ۶۰ درصد بحران برطرف شده است.
نشانههای مثبت
از نظر کسانی که خوشبین هستند و نیمه پر لیوان را میبینند، رهبران اروپا تعهد کامل خود را به دفاع از یورو نشان دادهاند و بازارهای مالی قبول چنین تعهدی را شروع کردهاند.
ستاره سال ۲۰۱۲ میلادی، ماریو دراگی، رئیس بانک مرکزی اروپاست. وی با این قول که برای دفاع از یورو به هر اقدامی متوسل خواهد شد، توانست هزینه اخذ وام کشورهایی مثل اسپانیا و ایتالیا را پایین بیاورد. اگرچه او هنوز قول استفاده به هر وسیلهای را به اثبات نرسانده، ولی قولی که داده بود سبب شد بازارها در شرط بندی علیه بانکها احتیاط به خرج دهند.
سوالی که غالبا مطرح میشود این است که پشتوانه یورو چیست و چه نهادی از آن حمایت میکند؟ در پاسخ باید گفت که اکنون بانک مرکزی اروپا پشتوانه یورو شده است.
یکی از آژانسهایی که اعتبار مالی کشورها را درجهبندی میکند، میگوید: "تصمیم درباره آینده یورو، در دروازههای رم گرفته میشود."
اکنون هزینه وامهای ایتالیا با سیاستهایی که ماریو مونتی، نخستوزیر مستعفی این کشور اتخاذ کرده بود، کاهش یافته و برنامه اصلاحات به اجرا گذاشته شده است.
اروپا خود را به "اتحادیه بانکی" و در نظر گرفتن یک ناظر اروپایی برای کنترل بانکهای بزرگ منطقه یورو متعهد کرده است. یک چنین تعهدی سبب خواهد شد که بخش مهمی از اختیارات ملی کشورهای عضو یورو به یک نهاد اروپایی یعنی بانک مرکزی اروپا منتقل شود. این اقدام با در نظر گرفتن این که بانکها نقش مهمی در بحران مالی منطقه یورو داشتهاند، بسیار بااهمیت است.
هنگامی که ناظر بانکی مورد بحث کار خود را شروع کند، بانکهایی که با مشکل مالی مواجهند، خواهند توانست مستقیما از "صندوق ثبات اروپایی" درخواست کمک کنند. یک چنین اقدامی به منزله پایان مشکلات بانکداری بوده و به دردسر دولتها و مسئولیت آنها در به عهده گرفتن پرداخت وام بانکهایی که مشکل مالی دارند، پایان خواهد داد.
برخلاف پیشبینیهای بسیاری از مقامات و نمایندگان پارلمان آلمان که تا ماه ژوئیه گذشته به قوت خود باقی بود، یونان از منطقه یورو خارج نشد و سبب شد آنتونیس ساماراس، نخستوزیر یونان سیاستمداری "جدی و قابل اعتماد" معرفی شود.
تقریبا با قطعیت میتوان گفت که آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در انتخابات ماه سپتامبر آینده مجددا پیروز خواهد شد و پست کنونی خود را حفظ خواهد کرد؛ اگرچه نزدیک بودن این انتخابات سبب خواهد شد که او در کوتاهمدت محتاطانهتر عمل کند.
خبرهای بد
کسانی که بدبین هستند و نیمه خالی لیوان را میبینند، میگویند که اگر به جای نگاه به ساختار جدید اتحادیه اروپا، به اقتصاد واقعی نگاه کنیم، میبینیم که چشمانداز سال ۲۰۱۳ میلادی روشن نیست؛ کشورهای بیشتری در این سال دچار رکود اقتصادی خواهند شد و نرخ بیکاری همچنان افزایش خواهد داشت.
مشکلات یونان نیز به سال جدید کشیده خواهد شد. تقریبا هیچکس باور ندارد که این کشور میتواند فشار سنگینی بدهیها را تحمل کند و احتمالا زمانی خواهد رسید که به مالیاتدهندگان آلمانی بگویند که پرداخت وام به یونان به زیان آنان تمام خواهد شد.
از طرف دیگر وضعیت اقتصادی اسپانیا همچنان در حال وخیمتر شدن است. تقریبا هیچکس قبول نمیکند که این کشور در سال ۲۰۱۳ میلادی از رکود اقتصادی خارج خواهد شد. البته تاکنون پیشبینی منتقدان به حقیقت نپیوسته است ولی در اوایل سال آینده میلادی دوباره این سئوال مطرح خواهد شد که آیا لازم است پرداخت تمام بدهیهای اقتصادی این کشور از خارج تامین شود؟ این مشکلی است که حل نشده باقی مانده است.
بافت اجتماعی اسپانیا در حال فروپاشی است و حتی تظاهرات بسیار گسترده نیز روز به روز خشونتآمیزتر میشود.
ایتالیا نیز وارد مرحلهای از بیثباتی سیاسی شده است. سیلویو برلوسکونی اگرچه شانس چند هفته قبل برای ورود مجدد به صحنه سیاسی را از دست داده، ولی هنوز ممکن است برای کسب قدرت ترفندهایی در آستین داشته باشد.
ماریو مونتی، که بازارهای مالی نظر مساعدی به او دارند، هنوز امکان دارد رهبر آینده ایتالیا باشد، ولی اصلاحاتی که به عمل آمدهاند، از آنچه وعده داده میشد، کماهمیتتر است و این کشور در گرداب رکود دست و پا میزند.
ناخرسندی از برنامههای ریاضت اقتصادی
بریتانیاییها از برنامه ریاضت اقتصادی اتحادیه اروپا خسته شدهاند و از سوی دیگر بعضی کشورهای اروپایی نیز از موقعیت استثنایی بریتانیا ناخرسندند. بحث واقعی درباره آینده بریتانیا در اروپا، هنوز شروع نشده است.
آلمانیها به هیچوجه دل خوشی از فرانسه ندارند. از نظر مقامات آلمانی ماههای اول دولت فرانسوا اولاند، رئیسجمهوری فرانسه یک فرصت از دست رفته بوده است. آقای اولاند عملی ساختن وعدههای داده شده در مبارزات انتخاباتی خود را در اولویت قرار داده است، ولی آنچه منتقدان فرانسه انتظار دارند، تعهد وی به مدرنیزه کردن فرانسه با اصلاحات ساختاری فراگیر است.
در سراسر اروپا مقاومت فزایندهای در برابر ریاضتهای اقتصادی دیده میشود. برخی مقامات اروپایی معتقدند که اروپا اکنون در حال ورود به خطرناکترین دوره، یعنی انتظار برای به نتیجه رسیدن ریاضتهای اقتصادی است. به گفته یک مقام ارشد اروپایی، چنانچه رشد اقتصادی تا دو سال دیگر بازنگردد، وضعیت بسیار وخیم خواهد شد.
با در نظر گرفتن این عوامل میتوان گفت که چالشهای زیادی در سال آینده پیشرو خواهد بود. ولی اگر مانند یک مقام ارشد آلمانی قبول داشته باشیم که بیش از ۵۰ درصد سیاست اقتصادی درباره روانشناسی است، در آن صورت وضعیت از آنچه انتظار میرفت، امیدوارکنندهتر است و بهتر است به جای این که وقت خود را صرف توجه به تغییرات تشکیلاتی کنیم، به اقتصاد واقعی توجه داشته باشیم.
ممکن است آینده منطقه یورو بستگی به این داشته باشد که آیا مردم اروپا آنقدر صبورخواهند بود که منتظر بمانند تا ببینند کاهش کسری بودجه در هنگام رکود اقتصادی نتیجه مطلوب به بار خواهد آورد یا نه.
بـرای عـضویـت در خـبـرنـامـه، پـسـت الکترونیک خود را وارد کنید.