این روزها هرچقدر نحوه حفاظت و مراقبت از اموال پیشرفت کرده باشد، به همان میزان راههای سرقت، دزدی و کلاهبرداری نیز مسیر پیشرفت خود را طی کرده.
اگر خود شما بهطور مستقیم جزو مالباختگان نباشید و تا به حال از شما دزدی، زورگیری و جیببری نشده باشد در اطرافیانتان هستند کسانی که برای یکبار هم شده این اتفاق برایشان رخ داده باشد. پای صحبت این مالباختگان هم بنشینید با حرفهای عجیب و غریبی روبهرو خواهید شد که نشان میدهد بازار دزدی به سمتی میرود که باید 2 چشم هم قرض بگیرید و 4چشمی مراقب اموال خود باشید. دیگر سارقان برای اینکه بتوانند پول هنگفتی بهدست آورند چهره خود را نمیپوشانند و با اسلحهای وارد بانک، طلافروشی و صرافی نمیشوند بلکه آنها برای سرقت به سراغ قصابیها، لوازم خانگی و حتی دخل سوپرمارکتها هم میروند و بدون اینکه اسلحهای روی سر صاحب مغازه بگذارند دزدی خود را با شیوههای مختلف انجام میدهند. بابک نمکشناس، رئیس مرکز اطلاعرسانی پلیس آگاهی تهران بزرگ از روشهای جدید سرقت میگوید اما در این میان اشاره هم میکند که روشهای دزدی، چندان تفاوتی با قبل نکرده است و دزدان بیشتر از طریق جلب اعتماد و سوءاستفاده از روزمرگی مردم یا از تخصصشان مثلا در زمینه مکانیکی، قفلسازی، صافکاری و... اقدام به دزدی و سرقت میکنند. دزدیهای خلاقانه از آنجا سردرمیآورد که مردم به راحتی گول ظواهر شیک و فریبنده را میخورند و میگذارند دزدها به راحتی اموالشان را غارت کنند.
جیب بری
کیفقاپی، تیغزنی، کفزنی و جیببری هنوز هم شیوههای رایج سارقین در خیابانها و اماکن شلوغ هستند. پس با این حساب دیگر نمیشود مطمئن بود که موقع بیرون آمدن از محل کار تا وقت رسیدن به خانه کیف، موبایل، دستبند و انگشترهایتان همراه شما بمانند. بهترین راه جلوگیری هم که معلوم است؛ وسایل گرانقیمت به همراه نداشته باشید! تا لااقل چیزی گیر دزدها نیاید.
نمونه مثالزدنی
به خاطر شکایتهای زیادی که درخصوص وقوع سرقتهای مشابه جیببری در سطح شهر تهران بهویژه در ایستگاههای اتوبوس BRT و متروی شهر تهران صورت میگرفت، پلیس اقدام به دستگیری گروهی از این سارقان کرد. پلیس در میان تحقیقات خود متوجه شد این سرقتها توسط گروهی از سارقان حرفهای و سابقهدار در گروههای 4-3 نفره انجام میشود. بعد از شناسایی و دستگیری تمام آنها مشخص شد که این سارقان 14عضو یک خانواده بودهاند که همگی دارای نسبتهای نزدیک خانوادگی و فامیلی با یکدیگر هستند که بعد از دستگیری صراحتا به دهها فقره سرقت به شیوه جیببری در ایستگاههای مترو، اتوبوس، محدوده بازار، اماکن زیارتی و... اعتراف کردند.
دزدی از ماشین
طبق آمار منتشر شده از سوی فرماندهی نیروی انتظامی تهران، هر 2 ساعت یک خودرو در این شهر به سرقت میرود. متأسفانه 60درصد خودروهای سرقت شده هم پراید هستند که برای دزدیدنشان فقط 13ثانیه زمان لازم است. حالا با وجود گرانشدن پراید میشود پیشبینی کرد که این آمار همچنان رو به بالا باشد اما در کنار این سرقتها که با وجود ماشینهای چند صدمیلیونی در تهران یک جورهایی آفتابه دزدی بهحساب میآید، نوع جدیدی از سرقت ماشین به بازار آمده که فقط مخصوص ماشینهای مدلبالاست؛ ماشینهای مدل بالایی که بهخاطر امنیت بالا، کارشان با 13ثانیه و 13دقیقه و اینها راه نمیافتد و از آنجا که در هر شرایطی در پارکینگ هستند کار دزدیدنشان سخت میشود. بهخاطر همین هم هست که در یکیدو سال اخیر چندین روش جدید برای دزدیدن این ماشینها یا سرقت لوازمشان مد شده. جالبترینشان هم میتواند سرقت زنجیرهای از BMW X3 باشد که روشاش خیلی سر و صدا کرد.
نمونه مثالزدنی
در خبرهای منتشر شده نوشتند که دزد لوازمBMW مدل X3 یک آدم فنی بوده اما اینطور که معلوم است این آدم فنی در اصل مهندس مکانیکی بوده که قبلا در نمایندگی این خودرو کار میکرده و برای خودش برو بیایی داشته. روش سرقتش هم اینطوری بوده که چند روز یکBMW تروتمیز را زیرنظر میگرفته و میدانسته صاحبش چه ساعتهایی کجا میرود و البته چقدر ماشین را تنها میگذارد. با داشتن این اطلاعات در یک فرصت مناسب بعد از 10شب داخل باک بنزین ماشین آّب میریخته و رسما موتور را تعطیل میکرده. در این شرایط ماشین یکیدو کیلومتر جلوتر از کار میافتاده و صاحب حیرانش بدون اینکه بتواند آن وقت شب، برای آن غول بیشاخودم وسیلهای پید کند که ببردش داخل پارکینگ، ماشین را قفل میکرده تا فردا صبح بیاید سراغش. دزد فنی هم همان شب تمام قطعات موتور را باز میکرده و میرفته. منتها تفاوت کار او این بوده که او هرگز به فکر فروختن وسایل ماشین در بازار نبوده. این دزد فنی! به جای این کار بیکلاس، فردا صبح به محض رسیدن صاحب ماشین میرسیده سر صحنه، آن هم با ظاهری آراسته، سوار بر BMW X3 خودش(واقعا مال خودش بوده) و به صاحب ماشین پیشنهاد میداده به جای 2ماه معطلی در نمایندگی، ماشیناش را یک هفتهای تحویل دهد. اکثر صاحبان ماشین هم قبول میکردند و به این ترتیب دزد مذکور وسایلی را که دیشب از ماشین بلند کرده بوده دوباره میگذاشته سر جایش و به همین روش از 20میلیون تومان تا 85میلیون تومان کاسبی میکرده.
دزدی رفاقتی و فامیلی
فامیلها و خاندانهایی هستند که از سر تا تهشان نمیشود یک آدم دست کج پیدا کرد. منتها اگر جزو این خاندانها نبودید خیلی مطمئن نباشید که در خانه ضدسرقتتان به روی دزدها بسته میماند. اتفاقا آمار دزدیهای رفاقتی خیلی هم بالاست. اصلا هم بیراه نیست که در رفاقتهای یکیدو ماهه که اول و آخرش به یک باد بند است از این اتفاقها بیفتد. باز هم متأسفانه باید عرض کنیم که رفاقتهای زنانه بیشتر در معرض این خطرها هستند تا رفاقتهای مردانه. البته نه بهخاطر مردانگی و اینها، بلکه بهخاطر اینکه بعضی از خانمها سفره دلشان بدجوری باز است و اطلاعات و آمار خانه و داشته و نداشتهشان را برای رفیقهایشان میریزند روی داریه. از طرف دیگر برخی از اعضای خانواده هم میتوانند کسانی باشند که دستی در سرقتهای خانگی دارند؛ بهطوری که مثلا یکی از اهالی فامیل بدانند که یکی از فامیلهایشان وضع مالی خوبی دارد و همین موضوع باعث میشود که طمع کنند به مال و اموال آنها و بهدنبال راهی باشند تا بتوانند هر طور شده سهمی از آن مال و اموال بردارند. به همین طریق است که دزدیهای فامیلی رخ میدهدو شاید کسی تصور نکند کسی که از پوست و گوشت خودش باشد و به راحتی در خانه به رویش باز است روزی دزد خانهشان معرفی شود!
نمونه مثالزدنی
آرایشگاه و استخر و سایر جاهای تفریحی مهمترین محل بسته شدن نطفه این رفاقتهاست؛ دوستیهایی که اگر یکی از طرفینشان دزد باشد، طرف مقابل به جز یک شماره موبایل اعتباری چیزی در دستش نیست که بتواند رد دزد دوستنما را پیدا کند. در یکی از پروندههای دزدی از منزل هم دقیقا همین شیوه اجرا شده بود. اینطوری که خانم صاحبخانه در آرایشگاه با یک خانم دیگر دوست شده و در مدت کوتاهی رفتوآمدشان بالا گرفته بود. اینطوری رمز درهای ضدسرقت خانه و رمز در اتاقها(فکرش را بکنید توی اتاقهای چه چیزهایی بوده که درشان رمز داشته) بهخاطر جان در یک قالبی صاحبخانه با دوستش لو میرود و همسر دوست جدید در یک فرصت استثنایی هر چیزی که در خانه بوده را جارو میکند و میبرد. بعد هم مالباخته دقیقا میماند با یک خط اعتباری و یک عالمه دردسر برای پلیس که از توی انبار کاه سوزنی را پیدا کند.
گفتوگو با سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ درباره تنوع شیوههای سرقت سارقین در سالهای اخیر
هر خانه یک صرافی
هوش سارقان ظاهرا یکی از ابزارهای مهم آنها برای سرقت است. در حال حاضر روشهای مبنی بر خلاقیت و هوش سارق چقدر تغییر کرده است؟
هوش بالا برای همه سارقان عمومیت ندارد. شاید در برخی سرقتها اگر به شیوه و شگردها دقت کنید، متوجه میشوید که روی آنها فکر شده است. این سارقها معمولا یک گروه کوچکی از سارقها را دربرمیگیرد. سابقه کاریشان را ببینید قبلا سارق نبودهاند. آنها سرقتهای خود را با توجه به اطلاعاتی که در زمینهای دارند طراحی میکنند؛ مثلا کسی که مکانیک است از لحاظ فنی اطلاعات کاملی از بخش فنی خودرو دارد. با توجه به اطلاعاتی که دارد شیوه سرقتی برای خودش طراحی میکند. این نشاندهنده هوش سارق نیست؛ سوءاستفاده از تواناییاش است. از طرف دیگر روزمرگی شهروندان باعث میشود سارقان اقدام به سرقت کنند؛ مثلا سارق از طریق در ریموتدار وارد میشود. راننده بهخاطر روزمرگی توجه نمیکند که در پارکینگ بهطور کامل بسته شود اما کلاهبردارها باهوش هستند؛ چون میخواهند از طریق اعتمادسازی افراد را فریب بدهند.
یکی از دغدغههای خانوادهها این روزها دزدیهای سریع و در مدت زمان کم از خانههایشان است. چطور سارقان اینقدر سرعت عملشان بالا رفته است؟
قبلا زمان سرقت منازل از ساعت 24 به بعد تا اول صبح بود اما الان زمان سرقت تغییر پیدا کرده و سارقان از ابتدای غروب تا ساعت 11-10شب سرقتشان را انجام میدهند؛ چون در این زمان بررسیها نشان میدهد تردد در مجتمعهای مسکونی افزایش پیدا میکند؛ برای همین اهالی کنجکاو نمیشوند. یکی از علتهایی که باعث شده سرعت سرقتها بالا برود آن است که معمولا کسانی که برای چند ساعت خانه خود را ترک میکنند اقدام به انجام کارهای ایمنی درخصوص منزلشان نمیکنند؛ یعنی در کرکرهای و در ضدسرقت را نمیبندند. در را فقط چفت میکنند بدون اینکه بخواهند آن را قفل کنند وسارقان هم بهراحتی میتوانند حتی با یک کارت این درها را باز کنند.
اصطلاحی در مطبوعات بهعنوان «دزدان سفیدپوش» باب شده؛ یعنی دیگر دزدها مانند سابق قیافههای ناجور و خطرناک ندارند، بلکه با ظاهری شیک و فریبنده سراغ مردم میآیند. در اینباره توضیح دهید.
دزدان سفیدپوش را میتوان بیشتر در قالب کلاهبردارها توضیح داد که با همان ظاهر شیک و فریبنده اقدام به کلاهبرداری از مردم میکنند؛ مثلا سارقی بود که طی اعترافات خود میگفت هر زمان که میخواست برای کلاهبرداری در محل حاضر بشود حتی تا یکمیلیون تومان بابت اجاره یک خودروی مدل بالا پرداخت میکرد تا بتواند از این طریق طعمه خود را فریب بدهد. اینجور کلاهبردارها بیشتر به سمت خانمها میآیند؛ بهعنوان مثال وارد شبکههای اجتماعی و مثلا سایتهای همسریابی میشوند و خود را با عناوین مختلف مثل دکتر، خلبان و... معرفی و ارتباط اولیه را ایجاد میکنند؛ یعنی از همین عنوان برای اعتمادسازی استفاده و متأسفانه افراد به اینجور آدمها خیلی زود اعتماد میکنند. با وعدهوعیدهای چرب و نرم، طعمه فریب میخورد و به این صورت افراد را در شرایط رؤیایی قرار میدهند که خیلی راحت میشود در این شرایط از این افراد سوءاستفاده کرد و کلاهبرداری انجام داد.
موضوع دزدی با وسایل گنجیاب از خانهها چقدر صحت دارد؟
در این چند سال اخیر که باندهای سرقت دستگیر شده و اموالی که از آنها کشف شده اما در میان آنها دستگاه گنج یاب نداشتیم. سارقهای منازل وقتی برای سرقت ورود میکنند معمولا محل نگهداری اموال باارزش در یک خانه را میدانند و برایشان مشخص است. سارقها بعد از سالها سرقت این مکانها را میشناسند. برای همین احتیاجی به گنجیاب ندارند.
سارقان در سالهای اخیر به سرقت چه اموال یا کالاهایی علاقه نشان دادهاند؟
سارقان بهدنبال وسایل کمحجم و باارزش هستند. بهویژه طلا، سکه و وجه نقد؛ چون منازل تهران تبدیل به صرافی و بانک شده. داخل یک خانه بروید بهخصوص مناطق اصطلاحا خوشنشین، حداقل بالای 400-300 گرم طلا و چندمیلیون تومان وجه نقد وجود دارد؛ چون مردم ما با وجود اینکه توصیه میکنیم وسایل باارزش خود را داخل صندوق امانات قرار بدهید، این کار را نمیکنند؛ یعنی بهدلایل مختلف یا تمام اموالشان را داخل صندوق امانات نگهداری نمیکنند یا قسمتی از آن را نگهداری میکنند چون میگویند از مابقی آنها میخواهند استفاده کنند. از طرف دیگر تصوری که دارند این است که خانهشان از هرجای دیگری امنتر است. تعدد سرقتهای منازلی که در سطح شهر تهران داریم نشان میدهد سارقان از همین زمینه فکری مردم سوءاستفاده میکنند و سرقتهای خود را انجام میدهند.
سرقت از منازل، چه از روش خانوادگی و چه رفاقتی، آمار بالایی دارد
خانه امن نیست
در مرکز اطلاعرسانی پلیس آگاهی تهران بزرگ اطلاعات جالبی در مورد اعترافات دزدها وجود دارد؛ دزدهایی که چه آشنا بودهاند و چه غریبه خوب میدانستهاند باید چه جاهایی را بگردند تا به پول و طلاها برسند. از روی همین اعترافات بهترتیب جاهایی را که دزدها به آن سر میزنند را نوشتهایم که بدانید هیچکسی نمیتواند با خلاقیت در پنهان کردن چیزهای قیمتی در خانهاش از شر دزدهایی که وارد خانه میشوند جان سالم به در ببرد؛ چون دزدها هم مثل ما در خانههایشان زندگی میکنند و به محض اینکه خودشان را بگذارند جای صاحبخانه میفهمند که طلاها و سکهها کجا مخفی شدهاند.
1- اتاق خواب
اتاق خواب در اصل شامل زیرتخت و زیرتشک و داخل متکاها و توی کمد دیواری میشود. اینطوری که دزدها اول کار، دل و روده همه اینها را درمیآورند و بعد میروند سراغ لباسهای توی کمد و جیبهایشان. بهویژه لباسهای داخل کاور که کمی مشکوکترند.
2- داخل سقف های کاذب
آرکهای دور تا دور خانه که داخلشان فضای خالی دارد و سقفهای کاذب هم از آنجاهایی است که بهنظر صاحبخانهها خیلی امن است و برای دزدها آخرین جاهایی است که باید به آنها سر بزنند تا یک چیزی دستگیرشان شود.
3- داخل کابینت های آشپزخانه
معلوم است که دزدها داخل کابینتهای آشپزخانه هم دنبال صندوقچه طلا نمیگردند و به جایش میروند سراغ ظرفهای نخود و لوبیا و شکر و چای که از داخلشان سرویس طلا و سکه بانکی پیدا کنند.
4- زیر فرش ها
دزدها زیرفرشها دنبال ۲هزار تومانی نمیگردند، بلکه دنبال سرامیکهایی میگردند که کمی لق هستند و معلوم است از آنها بهعنوان گاوصندوق زیرزمینی استفاده میشود.داخل فریزر هم جای امنی نیست. این را تجربه سرقتها ثابتکرده است.
بـرای عـضویـت در خـبـرنـامـه، پـسـت الکترونیک خود را وارد کنید.