تشریح طیفی اصولگرایان؛ دو برش از احمدی‌نژاد؛ جزئیات جلسات وحدت

۱۳۹۳/۳/۲۳

گزیده‌ای از گفتگوی مشروح خبرآنلاین با اسدالله بادامچیان با محورهای جلسات وحدت اصولگرایان، تشریح طیفی اصولگرایان، انتخابات مجلس خبرگان رهبری و اصلاح‌طلبان، فعالیت‌های انتخاباتی گروه‌های سیاسی برای انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی، تأکید برخی از اعضای حزب کارگزاران بر لیبرال دموکرات بودن و ... در ادامه آمده است:


جزئیات جلسات وحدت اصولگرایان: به طور کلی می‌توانم بگویم جلسه خوبی است که با هدف وحدت مجموعه اصولگرایان تشکیل شده است. حجت‌الاسلام تقوی به عنوان مدیر جلسات می‌گوید این جلسه انتخاباتی نیست و به دنبال این است که افکار اصولگرایان به هم نزدیک شود. افراد به صورت تشکیلاتی به این جلسات دعوت نشده‌اند، دعوت‌ها شخصی بوده است؛ بنده و آقای حبیبی هم به عنوان حزب موتلفه اسلامی به این جلسات نمی‌رویم.


تشریح طیفی اصولگرایان: اصولگرایی یک طیف است که در این طیف گروه‌های مختلف وجود دارند. بعضی از آنها صادقانه و مخلصانه با اصولی که امام، انقلاب و ولی‌فقیه ترسیم کرده‌اند، حرکت می‌کنند؛ متعهد هستند و برخی با دیدگاه‌های دیگر، در عین اینکه اصولگرا به حساب می‌آیند. وقتی دیدگاه‌های آنها را انسان نگاه می‌کند رنگ سیاسی را در آن بیشتر می‌بیند. نمی‌شود پیش‌بینی کرد که همه این طیف در انتخابات زیر یک چتر می‌روند یا خیر.


آغاز فعالیت های انتخاباتی برای انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی: همه فعالیت‌هایشان را برای انتخابات شروع کرده‌اند. همه مشغولند حتی اصحاب فتنه هم مشغول هستند. از این طرف نیز همه اصولگرایان مشغول فعالیت هستند.


«انتخابات» امری دائمی: انتخابات امری است که سرنوشت کشور را در هر برهه‌ای تعیین می‌کند و نمی‌شود نسبت به آن بی‌تفاوت بود خصوصاً سرنوشت مجلس خبرگان رهبری که عمود خیمه نظام است، یا ریاست جمهوری که قوه مجریه را برای 4 یا 8 سال تعیین می‌کند، یا خود مجلس. لذا روزی که مجلس شورای اسلامی هر دوره آغاز می‌شود، دقیقاً انتخابات بعد هم شروع می‌شود؛ چون کسانی که وارد مجلس شدند می‌خواهند به گونه‌ای کار کنند که برای دور بعد هم انتخاب شوند و کسانی هم که رأی نیاوردند تلاش می‌کنند که حتماً در دور آینده به مجلس راه یابند. بنابراین انتخابات یک امر دائمی است.


اظهارنظر درباره تلاش اصلاح‌طلبان برای تأثیرگذاری در انتخابات مجلس خبرگان رهبری: هم استکبار و هم برخی اصلاح‌طلبان در صدد این هستند که در مجلس خبرگان نفوذی داشته باشند. آنها می‌دانند که نمی‌توانند ترکیب خبرگان را تغییر دهند، اما می‌خواهند نفوذی داشته باشند. مشغول هستند و این کار را هم با این حرف که اعضای خبرگان کهنسال هستند و چرا جوان‌های حوزوی در این مجلس نیستند، پیگیری می‌کنند. به دنبال این هستند که افراد مدنظر خودشان را وارد مجلس خبرگان کنند. لذا همه این مسائل، اهمیت مجلس خبرگان را چند برابر می‌کند. کسانی که در اصلاح‌طلبان حرف از تلاش برای خبرگان می‌زنند هدف‌شان «مزاحمت ایجاد کردن» برای رهبری از طریق نفوذ در مجلس خبرگان رهبری است.


انتقاد از «عضو لیبرال دموکرات کارگزاران» و تقدیر از «محمد هاشمی رفسنجانی» : یکی از اعضای کارگزاران بارها خودش گفته که کارگزارن لیبرال دموکرات است. چند بار هم به این مساله تاکید کرده است. منتها مساله این است که امام خمینی (ره) که لیبرال دموکرات نبود. امام یک انقلابی متعهد اسلامی بود. با این توصیف کسی که می‌گوید ما لیبرال هستیم آیا می‌تواند بگوید ما در خط امام هستیم؟! من واقعاً از آقای محمد هاشمی که صریح گفتند که ما لیبرال نیستیم تشکر می‌کنم. اما کسان دیگری در کارگزاران اصرار دارند که لیبرال دموکرات هستند. بخشی از اصلاح‌طلبان امروز چه تفکری دارند؟ مجموعه‌ای از نهضت آزادی‌ها،لیبرال‌ها، چپ‌های سازمان مجاهدین انقلاب و خط سه ها جمع شدند و در نهایت اینهایی شدند که الان در فضای سیاسی اصلاح‌طلب خوانده می‌شوند.


دو برش از احمدی‌نژاد و یک تحلیل بر پر رنگ کردن مشایی: درمورد دولت آقای احمدی‌نژاد باید بگوییم آن دولت با شعار انقلابی از مردم رأی گرفت. مردم گفتند دیگر از این خاطرمان جمع است. رفتارش هم به گونه‌ای بود که مردمی بود. در دولت نهم با اصولگرایان گوناگون کار کرد و خیلی هم خدمت کرد. دور دوم گیر یک دار و دسته افتاد و رسید به جایی که در انتهای دولت وقتی دید دوباره نمی‌تواند قدرت داشته باشد، مدودوف‌وار، مشایی را وارد صحنه کرد. بدون رودربایستی بخواهیم صحبت کنیم، او قدرت می‌خواست. ابقا در قدرت. منتها مساله این است که ما سهم نداریم؟ ما چه سهمی از انقلاب می‌توانیم داشته باشیم؟ مگر آقای احمدی‌نژاد کی بود؟ یک جوانی که رئیس جمهور ایران شد. اگر قرار بر گرفتن سهم بود، باید عسگراولادی سهم می‌گرفت. ابوالفضل حاج حیدری باید سهم می‌گرفت. 14 سال زندان شاه را کشید، اما شما که رسانه‌ای هستید از ایشان مصاحبه دیدید؟


جریانی با نام روسای جمهور سابق: تجربه نشان داده که رئیس جمهورهای قبلی تمام شده نیستند. احمدی‌نژاد هم این طور است. مگر جریان رجایی تمام شده است؟ هنوز رجایی رئیس جمهور مورد آرزوی این ملت است. مگر میر حسین موسوی بعد از نخست وزیری تمام شد؟ نشد. فکر می‌کنید آقای خاتمی تمام شده است؟ هنوز این طرف و آن طرف هوادار دارد. مگر هاشمی تمام شده است؟ تازه برخی‌ها هم که نامزد بوده و هستند هم هنوز ادامه دارند!


بازگشت به  اخبار